ضامن آهو

ضامن آهو

به سایت ثامن الایمه خوش امدید
ضامن آهو

ضامن آهو

به سایت ثامن الایمه خوش امدید

پنج درس ارزشمند و آموزنده از امام رضا


ابوسعید خراسانى حکایت کند:

روزى دو نفر مسافر از راه دور به محضر امام رضا علیه السلام وارد شدند و پیرامون حکم نماز و روزه از آن حضرت سؤ ال کردند؟
امام علیه السلام به یکى از آن دو نفر فرمود: نماز تو شکسته و روزه ات باطل است و به دیگرى فرمود: نماز تو تمام و روزه ات صحیح مى باشد. 

وقتى علّت آن را جویا شدند؟
حضرت فرمود: شخص اوّل چون به قصد زیارت و ملاقات با من آمده است ، سفرش مباح مى باشد؛ ولى دیگرى چون به عنوان زیارت و دیدار سلطان حرکت نموده ، سفرش معصیت است .

2 در بین مسافرتى که امام رضا علیه السلام از شهر مدینه به سوى خراسان داشت ، هرگاه ، که سفره غذا پهن مى کردند و غذا چیده و آماده خوردن مى شد، حضرت دستور مى داد تا تمامى پیش خدمتان سیاه پوست و ... بر سر سفره طعام حاضر شوند؛ و سپس حضرت کنار آن ها مى نشست و غذاى خود را میل مى نمود.
اطرافیان به آن حضرت اعتراض کردند که چرا براى غلامان سفره اى جدا نمى اندازى ؟!
امام (علیه السلام) فرمود: آرام باشید این چه حرفى است ؟!
خداى ما یکى است ، پدر و مادر ما یکى است و هرکس مسئول اعمال و کردار خود مى باشد.
.

3 محمّد بن سنان گوید:
چند روزى پس از آن که امام موسى کاظم (علیه السلام) رحلت نمود و امام رضا (علیه السلام) جاى پدر، در منصب امامت قرار گرفت و مردم در مسائل مختلف به ایشان مراجعه مى کردند.
به حضرت عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! ممکن است از طرف هارون به شما آسیبى برسد و بهتر است محتاط باشید.
امام (علیه السلام) اظهار داشت : همان طور که جدّم ، رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) فرمود: چنانچه ابوجهل ، مویى از سر من جدا کند، من پیغمبر نیستم ، من نیز مى گویم : اگر هارون مویى از سر من جدا کند من امام و جانشین پدرم نخواه بود.

4 یکى از اصحاب امام رضا (علیه السلام) به نام معمّر بن خلاد حکایت نماید:
هر موقع سفره غذا براى آن حضرت پهن مى گردید، کنار آن سفره نیز یک سینى آورده مى شد.
پس امام (علیه السلام) از هر نوع غذا، مقدارى بر مى داشت و داخل آن سینى قرار مى داد و به یکى از غلامان خود مى فرمود که تحویل فقراء و تهى دستان داده شود.
سپس به دنباله آن ، این آیه شریفه قرآن : «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ» را تلاوت مى نمود؛ و مى فرمود: خداوند جلّ و على مى داند که هر انسانى براى کسب مقامات عالیه بهشت ، توان آزاد کردن غلام و بنده را ندارد.
به همین جهت ، اطعام دادن و سیر گرداندن افراد را وسیله اى براى ورود به بهشت قرار داده است

5  سلیمان بن جعفر که یکى از اصحاب حضرت علىّ بن موسى الرّضا (علیه السلام) است  حکایت کند:
یکى از نوادگان امام سجّاد (علیه السلام) - به نام علىّ بن عبیداللّه - مشتاق دیدار و زیارت امام رضا (علیه السلام) بود، به او گفتم : چه چیزى مانع از رفتن به محضر شریف آن حضرت مى باشد؟
پاسخ داد: هیبت و جلالت آن بزرگوار مانع من گردیده است .
این موضوع سپرى گشت ، تا آن که روزى مختصرکسالتى بر وجود مبارک امام (علیه السلام) عارض شد و مردم به عیادت و ملاقات آن حضرت مى آمدند.
پس به آن شخص گفتم : فرصت مناسبى پیش آمده است و تو نیز به همراه دیگر افراد به دیدار و ملاقات آن حضرت برو، که فرصت خوبى خواهد بود.
لذا علىّ بن عبید اللّه به عیادت و دیدار امام رضا (علیه السلام) رفت و با مشاهده آن حضرت بسیار مسرور و خوشحال گردید.
مدّتى از این دیدار گذشت و اتّفاقا علىّ بن عبیداللّه روزى مریض شد؛ و چون خبر به امام (علیه السلام) رسید، حضرت جهت عیادت از او حرکت نمود؛ و من نیز همراه آن بزرگوار به راه افتادم ، چون وارد منزل او شدیم ، حضرت مختصرى کنار بستر او نشست و از او دلجوئى نمود.
و پس از گذشت لحظاتى که از منزل خارج شدیم ، یکى از بستگان آن شخص گفت : همسر علىّ بن عبیداللّه بعد از شما وارد اتاق شد و جایگاه جلوس ‍ حضرت رضا (علیه السلام) را مى بوسید و بدن خود را به وسیله آن محلّ تبرّک مى نمود.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.